کاشی سرامیک کف خانواده بسیار متنوعی از مواد هستند که اعضای آن از سرامیک های سنتی مانند سفال و مواد نسوز تا سرامیک های مهندسی مدرن مانند آلومینا و نیترید سیلیکون که در دستگاه های الکترونیکی، اجزای هوافضا و ابزارهای برش یافت می شوند، را شامل می شود.
در حالی که گزاف ترین ادعاهای دهه 1980 به نفع مواد سرامیکی پیشرفته مانند موتور تمام سرامیکی تا حد زیادی نادرست به اثبات رسیده است این درست است که بگوییم سرامیک ها خود را به عنوان مواد مهندسی کلیدی معرفی کرده اند.
هنگامی که همراه با مواد دیگر، معمولاً فلزات، استفاده میشوند پس از شناسایی طراحی و فنآوری مناسب اتصال، عملکرد بیشتری را به اجزای سازنده ارائه میکنند و در نتیجه عملکرد برنامه را بهبود میبخشند.
سرامیکها پیوند یونی و یا کووالانسی بسیار قوی (قویتر از پیوند فلزی) از خود نشان میدهند و این ویژگیهایی را که معمولاً به سرامیکها مرتبط است، میدهد: سختی بالا، مقاومت فشاری بالا، هدایت حرارتی و الکتریکی کم و بیاثری شیمیایی.
این اتصال قوی همچنین ویژگی های کمتر جذاب سرامیک ها مانند شکل پذیری کم و استحکام کششی کم را به همراه دارد.
با این حال، طیف گستردهتری از خواص به طور گسترده مورد استقبال قرار نمیگیرد به عنوان مثال، در حالی که سرامیک ها به عنوان عایق های الکتریکی و حرارتی تلقی می شوند، اکسیدهای سرامیکی در ابتدا بر اساس Y-Ba-Cu-O پایه ای برای ابررسانایی در دمای بالا هستند.
الماس، بریلیا و کاربید سیلیکون رسانایی حرارتی بالاتری نسبت به آلومینیوم یا مس دارند.
کنترل ریزساختار می تواند بر سختی ذاتی غلبه کند تا امکان تولید فنرهای سرامیکی را فراهم کند و کامپوزیت های سرامیکی با چقرمگی شکست تقریباً نصف فولاد تولید شده اند.
کلاس های ترکیبی اصلی سرامیک های مهندسی اکسیدها، نیتریدها و کاربیدها هستند جدول خصوصیات کلی پر مصرف ترین سرامیک ها را نشان می دهد.
کاربید سیلیکون به طور گسترده به دلیل هدایت حرارتی بالا، مقاومت در برابر خوردگی و سختی آن استفاده می شود، اگرچه به عنوان یک سرامیک مهندسی، چقرمگی آن کمتر از برخی از گریدهای نیترید سیلیکون است.
کاربید بور (B4C) سومین ماده سخت صنعتی پس از الماس و نیترید بور مکعبی است و برای قطعاتی که به عملکرد سایش بسیار بالا نیاز دارند استفاده می شود.